1

موش های سدخوار مطیع

وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ ﴿۱۸﴾
و ميان آنان و ميان آبادانيهايى كه در آنها بركت نهاده بوديم شهرهاى متصل به هم قرار داده بوديم و در ميان آنها مسافت را به اندازه مقرر داشته بوديم در اين [راه]ها شبان و روزان آسوده ‏خاطر بگرديد (۱۸)

 

فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ﴿۱۹﴾
تا گفتند پروردگارا ميان [منزلهاى] سفرهايمان فاصله انداز و بر خويشتن ستم كردند پس آنها را [براى آيندگان موضوع] حكايتها گردانيديم و سخت تارومارشان كرديم قطعا در اين [ماجرا] براى هر شكيباى سپاسگزارى عبرتهاست (۱۹)

سوره سبا

قوم سبأ، جمعيّتى بودند كه در جنوب جزيره عربستان زندگى مى‌كردند و تمدّنى عالى و درخشان داشتند.

اين منطقه رودخانه مهمى نداشت و آب باران در دشت به هدر مى‌رفت، لذا مردم به فكر افتادند كه سدّ بزرگى بسازند و آب را پشت آن ذخيره كنند. در انتهاى يكى ار درّه‌ها، در كنار شهر «مَارِب»، سدّ خاكى عظيمى ساختند كه به همين نام مشهور شد.

آب خروجى از اين سدّ باعث آبادانى دو طرفِ رودى شد كه از پاى سدّ جارى بود و روستاهاى بسيارى با باغستان‌ها و كشتزارهاى زيبا در دو طرف آن پديدار گشت. فاصله اين روستاها با يكديگر بسيار كم و تقريباً به هم متّصل بود و وفور نعمت همراه با امنيّت، محيطى مرفّه را براى زندگى آماده ساخته بود، امّا آنها خدا را به فراموشى سپردند، به فخرفروشى پرداختند و به اختلافات طبقاتى دامن زدند. اغنيا مايل نبودند كه افراد كم‌درآمد، همانند آنان و يا همراه آنان در رفت و آمد ميان اين مناطق باشند و مى‌خواستند اين امتياز براى آنان باشد.

چنانكه در تاريخ آمده است موش‌هاى صحرايى به ديواره اين سدّ خاكى حمله كردند و آن را از درون سست كردند، چنانكه با جارى شدن يك سيلاب عظيم، ديواره سدّ شكست و سيل عظيمى جارى شد كه تمدّن عظيم سبأ را در زير گِل و لاى مدفون ساخت. سيلى كه به قول قرآن، از آن سرزمين آباد، جز درختان تلخ «أراك» و شور «گز» و اندكى درختان «سدر»

پیام ها

1- قوم سبأ به خداوند معتقد بودند و در دعا از كلمه ربنّا استفاده كردند. «رَبَّنا باعِدْ»

2- ناسپاسى، ظلم به خويش است. «باعِدْ بَيْنَ أَسْفارِنا وَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ»

3- متلاشى و تارومار شدن قوم سبأ قصه مجالس و ضرب‌المثل ميان مردم شد. «فَجَعَلْناهُمْ أَحادِيثَ»

4- ناسپاسى، سبب فروپاشى زندگى انسان مى‌شود. «كُلَّ مُمَزَّقٍ»




خدای هر کسی

اون چیزیه که به خاطرش
حرف خدا رو زمین میندازه




باران به کی بباره؟

اللَّهُ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَيَبْسُطُهُ فِي السَّمَاءِ كَيْفَ يَشَاءُ وَيَجْعَلُهُ كِسَفًا فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ فَإِذَا أَصَابَ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ ﴿۴۸﴾
خدا همان كسى است كه بادها را مى‏ فرستد و ابرى برمى‏ انگيزد و آن را در آسمان هر گونه بخواهد مى‏ گستراند و انبوهش مى‏ گرداند پس مى ‏بينى باران از لابلاى آن بيرون مى ‏آيد و چون آن را به هر كس از بندگانش كه بخواهد رسانيد بناگاه آنان شادمانى مى كنند (۴۸)

 

وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسِينَ ﴿۴۹﴾
و قطعا پيش از آنكه بر ايشان فرو ريزد [آرى] پيش از آن سخت نوميد بودند (۴۹)

سوره مبارکه روم




دنیای لهو و لعب

وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ﴿۶۴﴾
اين زندگى دنيا جز سرگرمى و بازيچه نيست و زندگى حقيقى همانا [در] سراى آخرت است اى كاش مى‏ دانستند (۶۴)
عنکبوت



یراک حین تقوم

وَتَوَكَّلْ عَلَى الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ ﴿۲۱۷﴾
و بر [خداى] عزيز مهربان توكل كن (۲۱۷)

الَّذِي يَرَاكَ حِينَ تَقُومُ ﴿۲۱۸﴾

آن كس كه چون [به نماز] برمى ‏خيزى تو را مى ‏بيند (۲۱۸)

 

وَتَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ ﴿۲۱۹﴾
و حركت تو را در ميان سجده‏ كنندگان [مى ‏نگرد] (۲۱۹)

 

إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۲۲۰﴾
او همان شنواى داناست (۲۲۰)

سوره مبارکه شعرا




علم به نیات آینده

أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قَدْ يَعْلَمُ مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ وَيَوْمَ يُرْجَعُونَ إِلَيْهِ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۶۴﴾
هش‏دار كه آنچه در آسمانها و زمين است از آن خداست به يقين آنچه را كه بر آنيد مى‏ داند و روزى كه به سوى او بازگردانيده مى ‏شوند آنان را [از حقيقت] آنچه انجام داده‏ اند خبر مى‏ دهد و خدا به هر چيزى داناست (۶۴)
سوره مبارکه نور



صفح متقابل

وَلَا يَأْتَلِ أُولُو الْفَضْلِ مِنْكُمْ وَالسَّعَةِ أَنْ يُؤْتُوا أُولِي الْقُرْبَى وَالْمَسَاكِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۲۲﴾
و سرمايه‏ داران و فراخ‏دولتان شما نبايد از دادن [مال] به خويشاوندان و تهيدستان و مهاجران راه خدا دريغ ورزند و بايد عفو كنند و گذشت نمايند مگر دوست نداريد كه خدا بر شما ببخشايد و خدا آمرزنده مهربان است (۲۲)
سوره مبارکه نورصفح: ترك ملامت، آن غير از عفو است . عفو بدون ملامت
«عفو» به معناى بخشيدن است و «صَفح» به معناى ناديده گرفتن كه مرحله بالاتر از عفو است. بعضى گفته‌اند كه «صفح» آن عفوى است كه در آن ملامت نباشد.




شاید عبادت اینه که

دوست داشتن های ایشونو ترجیح بدم به دوس داشتنای خودم




شیطان، در واقع همون راهنما و دعوت کننده بدبختی هست

كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَيَهْدِيهِ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ ﴿۴﴾
بر [شيطان] مقرر شده است كه هر كس او را به دوستى گيرد قطعا او وى را گمراه مى‏ سازد و به عذاب آتشش مى ‏كشاند (۴)
حج

شیطان، در واقع همون راهنما و مسیر بدبختی هست
راهنمای بدبختی در طبیعت ، در واقع میشه همون شیطان




خداهای شرکی ندیده ترسناک تر از خداهای فیزیکی

الَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَنْ تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَإِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَنْ تُخْلَفَهُ وَانْظُرْ إِلَى إِلَهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا ﴿۹۷﴾

گفت پس برو كه بهره تو در زندگى اين باشد كه [به هر كه نزديك تو آمد] بگويى [به من] دست مزنيد و تو را موعدى خواهد بود كه هرگز از آن تخلف نخواهى كرد و [اينك] به آن خدايى كه پيوسته ملازمش بودى بنگر آن را قطعا مى‏ سوزانيم و خاكسترش مى ‏كنيم [و] در دريا فرو مى ‏پاشيم (۹۷)

سوره طه

هر چیزی که به خاطرش حرف خدا رو زمین بندازی
اون رو خدا گرفتی
و عاقبتش هیچ بهتر از خدای سامری نیست که سوزونده و دور انداخته شد
منتها اینجا سامری شیطونه و فرقش اینه خدات کمی دیرتر هیچی میشه و در قیامت متوجه میشی اصلا نبوده که بخواد خیری بهت برسونه و جایی به کارت بیاد

نفست، خشمت، شهوتت، شکمت، توجه قلبت حتی به چیزی بیش از خدا،

هر روز صبح باید دوباره ، تازه و خالص به خدا ایمان آورد بعد از نماز صبح تو خوندن قرآن
حتی هر نماز
حتی با هر عمل . هر توجه قلبی مراقبش بود

این من، من از همه خداتری میکنه




مترسيد من همراه شمايم مى ‏شنوم و مى ‏بينم

قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَنْ يَفْرُطَ عَلَيْنَا أَوْ أَنْ يَطْغَى ﴿۴۵﴾
آن دو گفتند پروردگارا ما مى‏ ترسيم كه [او] آسيبى به ما برساند يا آنكه سركشى كند (۴۵)

 

قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى ﴿۴۶﴾
فرمود مترسيد من همراه شمايم مى ‏شنوم و مى ‏بينم (۴۶)

سوره طه




سفارش خدا به احسن قول و خوش کلام ترین بودن

وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا ﴿۵۳﴾
و به بندگانم بگو آنچه را كه بهتر است بگويند كه شيطان ميانشان را به هم مى‏ زند زيرا شيطان همواره براى انسان دشمنى آشكار است (۵۳)
اسراء

بدزبانی روش شیطان و دوستاشه




تنها کارساز

وَآتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِبَنِي إِسْرَائِيلَ أَلَّا تَتَّخِذُوا مِنْ دُونِي وَكِيلًا ﴿۲﴾
و كتاب آسمانى را به موسى داديم و آن را براى فرزندان اسرائيل رهنمودى گردانيديم كه زنهار غير از من كارسازى مگيريد (۲)



تعبد اشتباه دون الله، غیر موثرها

وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقًا مِنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ شَيْئًا وَلَا يَسْتَطِيعُونَ ﴿۷۳﴾
و به جاى خدا چيزهايى را مى ‏پرستند كه در آسمانها و زمين به هيچ وجه اختيار روزى آنان را ندارند و [به كارى] توانايى ندارند (۷۳)
سوره نحل



نتیجه تعبد واقعی، تقوی از خدا و توحید و اخلاصه

وَلَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَهُ الدِّينُ وَاصِبًا أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ ﴿۵۲﴾
و آنچه در آسمانها و زمين است از آن اوست و آيين پايدار [نيز] از آن اوست پس آيا از غير خدا پروا داريد (۵۲)
سوره نخل

آدمیزاد حرف هر کسی رو به بقیه چیزها و خواسته ها و … ترحیج بده، همون خداشه

مثلا وقتی لحظه نماز، کار دیگه میکنه، اون خداشه ، تعبد اون رو میکنه
از اون حساب می بره یا اون براش مهمترینه

تعبد اون رو میکنه

مثلا غذا  بخوره تعبد شکم
خشمگین بشه بر خلاف خواسته خدا، تعبد نفسش رو میکنه و ….




دون الله

وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ ﴿۲۰﴾
و كسانى را كه جز خدا مى‏ خوانند چيزى نمى ‏آفرينند در حالى كه خود آفريده مى شوند (۲۰)

أَمْوَاتٌ غَيْرُ أَحْيَاءٍ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ ﴿۲۱﴾
مردگانند نه زندگان و نمى‏ دانند كى برانگيخته خواهند شد (۲۱)
إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ ﴿۲۲﴾
معبود شما معبودى است‏ يگانه پس كسانى كه به آخرت ايمان ندارند دلهايشان انكاركننده [حق] است و خودشان متكبرند (۲۲)

سوره نحل




یا غالب علی امره

وَقَالَ الَّذِي اشْتَرَاهُ مِنْ مِصْرَ لِامْرَأَتِهِ أَكْرِمِي مَثْوَاهُ عَسَى أَنْ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَكَذَلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۲۱﴾
و آن كس كه او را از مصر خريده بود به همسرش گفت نيكش بدار شايد به حال ما سود بخشد يا او را به فرزندى اختيار كنيم و بدين گونه ما يوسف را در آن سرزمين مكانت بخشيديم تا به او تاويل خوابها را بياموزيم و خدا بر كار خويش چيره است ولى بيشتر مردم نمى‏ دانند (۲۱)

سوره یوسف

آدمها چقدر خودشون رو اذیت میکنن




شرک

اسارت و سختی هست




بندگی قشنگ شعیب

قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِي مِلَّتِكُمْ بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْهَا وَمَا يَكُونُ لَنَا أَنْ نَعُودَ فِيهَا إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنْتَ خَيْرُ الْفَاتِحِينَ ﴿۸۹﴾
اگر بعد از آنكه خدا ما را از آن نجات بخشيده [باز] به كيش شما برگرديم در حقيقت به خدا دروغ بسته‏ ايم و ما را سزاوار نيست كه به آن بازگرديم مگر آنكه خدا پروردگار ما بخواهد [كه] پروردگار ما از نظر دانش بر هر چيزى احاطه دارد بر خدا توكل كرده‏ ايم بار پروردگارا ميان ما و قوم ما به حق داورى كن كه تو بهترين داورانى (۸۹)

سوره اعراف




عبادت چیست؟

پیروی کردن

مثلا زمانی که حرف شکمت رو پیروی میکنی
میشی عبد شکم

حرف عضو دیگه رو
میشی عبد اون

حرف پولت رو گوش میکنی
مشی عبد پول

وقتی خوشمون میاد که ازمون تعریف میشه
نفسه ، عبادت نفس رو میکنیم

ما دایما در حال عبادت اشیا و افراد و نفس و … هستیم

مگر اینکه شرک ها رو رها کنیم ، خالص فقط عبادت خدا رو بکنیم
و جالب اینه :
عبادت غیر خدا ، اسارته




گناه، شرک هست

زمانی که گناه میکنی
خواسته نفست رو به خواسته خدا ترجیح میدی




مسیر لااله الا الله

آیا مسیر لا اله الا الله از محبت میگذره؟
هیچ خواستنی ای بالاتر از او نیست
امر او ترجیح اول

خوشبحال اونی که الله سبحان تجلی کردن براشون
چون بعد از درک تجلی به قلب
و اثر توحیدی

می فهمی که لاحول و لا قوه الا بالله
و بقیه همه تحت توحید، عروسک های نمایش و ماکت هستن
قاهر و یدالله فوق عباده

الله غفور
فرصتم بده توحید شایسته ات رو  نثارت کنم که من لازمش دارم نه شما
نوحید جلا داده شده با محبت، یا غفار

آیا اونی که بویی از جشن محبت نبرد
بلده علاقه رو ؟ که بخواد دچار توحید بشه . توحید از محبت نیست؟




ضرر و خیر فقط و فقط از خدای قاهر فوق عباد

وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱۷﴾

و اگر خدا به تو زيانى برساند كسى جز او برطرف كننده آن نيست و اگر خيرى به تو برساند پس او بر هر چيزى تواناست (۱۷)

وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ ﴿۱۸﴾
و اوست كه بر بندگان خويش چيره است و اوست‏ حكيم آگاه (۱۸)

سوره مبارک انعام




گرایش قلوب

رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ ﴿۳۷﴾
پروردگارا من [يكى از] فرزندانم را در دره‏ اى بى‏ كشت نزد خانه محترم تو سكونت دادم پروردگارا تا نماز را به پا دارند پس دلهاى برخى از مردم را به سوى آنان گرايش ده و آنان را از محصولات [مورد نيازشان] روزى ده باشد كه سپاسگزارى كنند (۳۷)

ابراهیم

گرایش قلوب هم کار خداست
توحید شدید




همه رو خودشون انجام میدن

هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ ﴿۲﴾
اوست كسى كه از ميان اهل كتاب كسانى را كه كفر ورزيدند در نخستين اخراج [از مدينه] بيرون كرد گمان نمیکرديد كه بيرون روند و خودشان گمان داشتند كه دژهايشان در برابر خدا مانع آنها خواهد بود و[لى] خدا از آنجايى كه تصور نمیکردند بر آنان درآمد و در دلهايشان بيم افكند [به طورى كه] خود به دست ‏خود و دست مؤمنان خانه ‏هاى خود را خراب میکردند پس اى ديده‏وران عبرت گيريد (۲)
حشر



بردا و سلاما

قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ ﴿۶۹﴾
گفتيم اى آتش براى ابراهيم سرد و بى‏آسيب باش (۶۹)
انبیاء



روح نماز

به نظرم میرسه
طاعت محض و ترک معصیت و ترک عدم طاعت محض
روح بندگی و روح نماز هست




مگه غیر از محبت هم هست؟

دوست داشتم پی میبردم
چرا خدا انقدر آدمها رو دوست داره…

از هیچی آفریدم
پدر و مادر بالای سرم گذاشت
غذا بهم داد و رشدم داد
بدنی داد بهم که اطاعت میکنه ارادم رو
و حالا تربیتم میکنه
اگر اینا محبت نیست چیه؟
مگه غیر خدا هم داریم؟




بهشت روی زمین کجاست؟

قرآن رو درست نگاه کن
آیه هاش و معنی هاش

درست ببین
دقیق نگاه کن
درست گوش بده

قرآن و آیه هاش
اینا تیکه های بهشتن
به خدا که درست نگاه کنی
بالا و پایین و منظره های بهشتن
درجه های بهشتن اینها




همنشین شبیه همنشین

همنشین به تدریج شبیه همنشین میشه، نمازم همنشینی با خداست،قرآنم همنشینی با خداست. اخلاق همنشین شبیه همنشین میشه . چه فرصتیه نماز و قرآن




هدایت نزد خداست

قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى ﴿۵۰﴾
گفت پروردگار ما كسى است كه هر چيزى را خلقتى كه درخور اوست داده سپس آن را هدايت فرموده است (۵۰)
سوره طه



چرا نترسیم هیچوقت؟

قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى ﴿۴۶﴾
فرمود مترسيد من همراه شمايم مى ‏شنوم و مى ‏بينم (۴۶)
سوره طه



توحید توحید توحید توحید

أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِي وَعَدُوٌّ لَهُ وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَيْنِي ﴿۳۹﴾
كه او را در صندوقچه‏ اى بگذار سپس در دريايش افكن تا دريا [=رود نيل] او را به كرانه اندازد [و] دشمن من و دشمن وى او را برگيرد و مهرى از خودم بر تو افكندم تا زير نظر من پرورش يابى (۳۹)
سوره طه

امام باقر عليه السلام فرمود: خداوند چنان محبّتى از موسى در دل مردم انداخت كه هر كس موسى عليه السلام را مى‌ديد به او علاقه‌مند مى‌شد.

رمز رسيدن به كمالات، دل كندن از وابستگى‌ها و دوستى‌هاست. «فَاقْذِفِيهِ»

الف: دل كندن از خود؛ ابراهيم حاضر شد در آتش افتد.

ب: دل كندن از همسر؛ ابراهيم همسرش را در مكّه‌ى بى‌آب و گياه گذارد.

ج: دل كندن از نوزاد؛ مادر موسى فرزند خود را در آب افكند.

د: دل كندن از نوجوان؛ ابراهيم حاضر شد اسماعيل را قربانى كند.

ه: دل كندن از شهوت؛ يوسف، درخواست كاميابى همسر عزيز مصر را نپذيرفت.

و: دل كندن از خواب؛ ثواب نماز در دل شب را كسى جز خدا نمى‌داند. «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ» «2»




دعای ولایت

یا ولی غفور فاضل قهار فعال بما یشاء، ولایت ما رو به عهده بگیر
یا جبار یا قهار نزار از ولایتت خارج بشیم
یا خیر الوکیل ما رو از شر شیطان هامون و خودمون نجات بده ، یا حافظ
یا حافظ، حفظمون کن
یا رافع، بالامون بیار 
یا فاضل، یا رب ، یا رحمن رحیم، یا محبوب محمود 




امر به فسق مترف برای هلاک کردن

وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا ﴿۱۶﴾
و چون بخواهيم شهرى را هلاك كنيم خوشگذرانانش را وا مى داريم تا در آن به انحراف [و فساد] بپردازند و در نتيجه عذاب بر آن [شهر] لازم گردد پس آن را [يكسره] زير و زبر كنيم (۱۶)
الاسراءوقتی غیر خوشگذارانانشون، بی تفاوت باشند
همراهشون هلاک نمیشن؟

توحبد رو می بینین؟
گروهی هستن که حق رو می بینن و بی تفاوتن بهش
خدا نمی پسنده ، غضب میکنه و به مترف امر میشه به طرقی ، فسق میکنه
تا حق القول بشه و هلاک عملی بشه

همه کارها رو فقط خودشون دارن انجام میدن




عاشق باغهای توحیدم

این همه قشنگی رو کجا میشه دید؟
قبل و بعدش رو دیگه نمیخوای
و ترکش سخت




همه کارها رو خودشون دارن انجام میدن

فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا ﴿۵﴾
پس آنگاه كه وعده [تحقق] نخستين آن دو فرا رسد بندگانى از خود را كه سخت نيرومندند بر شما مى‏ گماريم تا ميان خانه ‏ها[يتان براى قتل و غارت شما] به جستجو درآيند و اين تهديد تحقق‏يافتنى است (۵)
سوره الاسراءدقت کنید همه کار رو داره خود خدا انجام میده
بما کسبت اما
نیرومندتر رو مسلط کردهو نکته دوم اینکه حتی اونها هم بنده های خدان، همه بنده های خدان
منتها میتونه بندگی عوام باشه
نه اون بندگی خاص که خود خدا می پسندن و افتخارش رو میدن به نفس تا بندگیشون رو بکننهمه کارها رو خودشون دارن انجام میدن
اما بما کسبت مردم

البته نظر من و با بینش و عقل کمم