1

و برای چه بکوشیم؟

قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كَانَ لِي قَرِينٌ ﴿۵۱﴾
گوينده‏ اى از آنان مى‏ گويد راستى من [در دنيا] همنشينى داشتم (۵۱)

 

يَقُولُ أَإِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِينَ ﴿۵۲﴾
[كه به من] مى گفت آيا واقعا تو از باوردارندگانى (۵۲)

 

أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَدِينُونَ ﴿۵۳﴾
آيا وقتى مرديم و خاك و [مشتى] استخوان شديم آيا واقعا جزا مى‏ يابيم (۵۳)

 

قَالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ ﴿۵۴﴾
[مؤمن] مى ‏پرسد آيا شما اطلاع داريد [كجاست] (۵۴)

 

فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَوَاءِ الْجَحِيمِ ﴿۵۵﴾
پس اطلاع حاصل مى ‏كند و او را در ميان آتش مى ‏بيند (۵۵)

 

قَالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ ﴿۵۶﴾
[و] مى‏ گويد به خدا سوگند چيزى نمانده بود كه تو مرا به هلاكت اندازى (۵۶)

 

وَلَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ ﴿۵۷﴾
و اگر رحمت پروردگارم نبود هرآينه من [نيز] از احضارشدگان بودم (۵۷)

 

أَفَمَا نَحْنُ بِمَيِّتِينَ ﴿۵۸﴾
[و از روى شوق مى‏ گويد] آيا ديگر روى مرگ نمى ‏بينيم (۵۸)

 

إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُولَى وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ ﴿۵۹﴾
جز همان مرگ نخستين خود و ما هرگز عذاب نخواهيم شد (۵۹)

 

إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۶۰﴾
راستى كه اين همان كاميابى بزرگ است (۶۰)

لِمِثْلِ هَذَا فَلْيَعْمَلِ الْعَامِلُونَ ﴿۶۱﴾
براى چنين [پاداشى] بايد كوشندگان بكوشند (۶۱)
أَذَلِكَ خَيْرٌ نُزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ ﴿۶۲﴾
آيا از نظر پذيرايى اين بهتر است‏ يا درخت زقوم (۶۲)
إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ ﴿۶۳﴾
در حقيقت ما آن را براى ستمگران [مايه آزمايش و] عذابى گردانيديم (۶۳)
إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ ﴿۶۴﴾
آن درختى است كه از قعر آتش سوزان مى ‏رويد (۶۴)
طَلْعُهَا كَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ ﴿۶۵﴾
ميوه‏ اش گويى چون كله ‏هاى شياطين است (۶۵)

سوره مبارکه صافات




متوجه شدن ملکوت و برزخ

ملکوت و برزخ رو اگر کمی دقت کنید همین الان هم میشه متوجه شد
مثلا این قسمت نهج البلاغه رو ببینید :

چهار پایان تمام همشان شکمهایشان است و درندگان همشان در دشمنی با دیگران است . (از خطبه ۱۵۳)
به همین دلیله بعضی ها چهارپا میشن و بعضی ها سگ و گرگ

توجه کنید که ملکوت و برزخ همین الان هستند




خلاصی و اخلاص

خدایا ما رو از غیر خودت خلاص کن