به لحظه های کم یا نبود بندگیم
به همین لحظه های قشنگی که از دور من نادون و کم عقل
قشنگی ها و نورتون رو دیدم
و اجازه دادین و خواستین ببینم

قسم

فراموشم نکنید حتی اگر فراموشتون کردم
رهام نکنید حتی اگر رهاتون کردم
دستم رو بگیرید و رهام نکنید

اجازه ندین به جز شما بندگی غیر شما رو بکنم
نزارید برم در ولایت شیطان
اجازه ندین، دشمن خونی منه، ضعیف و سست و نادونم
من رو به خودم نسپرید ، قهار جبار
نیازتون دارم کریم من
نادون و  ناسپاس ترین شمام

هیچوقت نزارید فراموشتون کنم

و دعای من رو قبول کنید بزرگوار
یا بهترش رو که میدونید
شکر

image_print

دیدگاهتان را بنویسید

یازده − نه =