و هنگامى كه منافقان و كسانى كه در دلهايشان بيمارى است مى گفتند خدا و فرستاده اش جز فريب به ما وعده اى ندادند (۱۲)
سوره احزاب
اين آيه و شانزده آيه پس از آن، به جنگ احزاب مربوط است كه در سال پنجم هجرى واقع شد. در اين جنگ كه يهوديان و مشركان و منافقان قصد كودتا و تصرّف مدينه را داشتند، مسلمانان با پيشنهاد سلمان فارسى و موافقت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله اطراف مدينه را خندق كندند و در برابر دشمن استقامت كردند. در حفر خندق نيز، اوّلين كلنگ را خود رسول اللّه به زمين زد و هر بار كه بر اثر اصابت كلنگ به سنگ برقى مىجهيد، پيامبر پيروزى اسلام بر منطقهاى از جهان را بشارت مىداد.
حذیفه گوید: در شب جنگ خندق (احزاب) در حالتى که ابوسفیان در یک طرف و بنى قریظه در طرف دیگر ما به صف آرائى مشغول بودند، خوف و ترس عجیبى ما را در آن شب که باد سختى به طرف ما مى وزید و در تاریکى و ظلمانى زیادى فرو رفته بودیم، فراگرفت و منافقین هم به بهانه هاى گوناگون از زیر بار این جنگ شانه خالى میکردند و نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله مى آمدند و مى گفتند: یا رسول الله به ما اجازه بده که برویم زیرا خانه هاى ما داراى حفاظ و در و دیوار نیست و البته دروغ مى گفتند و منظور آنها بهانه اى بیش نبود.